سالها بعد،
من در کنار یک زن زندگی میکنم،
زنی که اسمش تو شناسنامم ثبت شده و همسر من محسوب میشه،
زنی که شاید من مرد روياهاش باشم اما،
اون هیچوقت زن رویاهای من نمیشه چون ،
رویایی ترین کسی که میخواستم تو بودی...
جسمم کنار اون میخوابه اما،
افکارم در کنار تو.
سالها بعد،
بي هوا وقتی یادت ميوفتم،
فقط به این فکر میکنم که خوشبختی یا نه!؟....
شاید اسم تورو گداشتم روی دخترم،
سالها بعد،
من مــَـردیم که از عذاب وجدان داره ميميره،
مردی که به تو فکر میکنه اما،کنار یک زن دیگست،
مردی که به دوست داشتن های یک زن دیگه پاسخ میده اما،
نه از ته دل...

سالها بعد،
وقتی دیر وقت،خسته از سر کار میام خونه،
وقتی همه خوابن،
ميرم تو اشپزخونه و یه سیگار روشن میکنم،
تو اون نور کم سوي چراغ خواب به تو فکر میکنم...
از سیگارم کام های عمیق میگيرم،
و به این فکر میکنم که زندگیم چجوری میشد اگه تو همسرم بودی؟
در حالی که دارم تو فکرت غرق میشم،
سيگارم رو به اتمامه،
و من،
با عذاب و با دلی پـــُر از غم،
باید برم کنار زنی بخوابم که همیشه ارزو میکنم تو جای اون بودی...
سالها بعد ،
تو کنار کسی هستی که دوستش داری اما،
من کنار كسيم که،
فقط باهاش هم خونم...
سالها بعد،یه مردم با موهای سفید و چهره ای خسته...
مردی که خیلی ها ميشناسنش اما،
اون با هیچکس جز یاد تو،
و تنهايي آشنا نیست...

√به لطف یه دیوس√

√دوست داشتن برام شده کابوس√

√حلالت نمیکنم بیناموس√

خدایا , اگه یه روز فراموش کردم خدای بزرگی دارم;

تو فراموش نکن بنده کوچیکی داری

چشام شاید سگ نداشته باشه

ولی یه گرگ داره...

همــــه سگـــا رو کیش میــده!!!

سلام دوستایی گلم

تا اخر خرداد یه صفحه به تلخی اضافه میشه

البته مجزاس و اگه شما کمک کنید انجمن میشه

اما فعلا در حد یه وبلاگ جدید با موضوع جدید

یا علی

به حق رفتـــیــــ...

زیادیتــ کرده بــود...

شیرینی امــ دلت را زد!!!

به حق رفتـــیــــ...

تلخـــی

این روزهــــایم را

بخشـــیـــــد

دیگر قندیـــــ

در دلـــ♥ـــم

آب نمیــــــشــود!!

خـــــــــدایا.... بــــــــازم شکـرت...

نه کســــی دلــش برام تنــگ میشه...

نه کســـی عاشقمــه...

نه کســي از نبودنــــــم غصـه میخـــوره...

خــیالم راحتـــــه...

به کســـي بعد مرگـم پاسخگــــو نیســـــتم

چشم ب راه کسی بمان

ک آمدنش بوی ماندن بدهد

بی قرار قدم هایش شوی

و

بیتاب اغوشت شود

بوسه بارانش کنی

و

بوسه بارانت کند

طوری در آغوشت بگیرد

که خودت را مچاله آغوشش کنی

و

بگویی من دلم گم شدن میخواهد

گم شدن میان آغوشت

_روی این جمله قسم میخورم:_

+وقتی یکی باهات سرد میشه

+داره از یه جای دیگه گرم میشه

خدا یه سوال دارم!!

جون من راستشوبهم بگو.

اون روزهایی که میگفت: خدا شاهده دوست دارم

تو واقعا شاهدبودی؟...!!

بهـ بعضیــا کهـ میـگنـ پرچـمـ مـا بالاسـ باسـ گفتـ

برو بالا پرچمتــ منـــو بــبـیــنــ

بعـــــلـــــهـ

سلام به دوستایی عزیز

با عرض پوزش برای دیر اپ شدن وب

برای بهتر شدن وب از امروز داداش محسن عزیز

به عنوان یکی از مدیران وبسایت به ما کمک میکنــد

خوش به حال باد

گونه هایت را لمس می کند

و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!

کاش مرا باد می آفریدند

تو را برگ درختی خلق می کردند؛

عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!

در هم می پیچند و عاشق تر می شوند...

تویی که در کنارش مینشینـــــی و با چند آیه محرمش میشــــوی

اما مــــــــــــن...

مـــــنی که عمریست در عشـــق و حســـرتش بســـر میــبرم

هنوز به او ...

نامحرمــــم ...